شام آخر، آخرین وعده غذایی عیسی با ۱۲ حواری خود در اورشلیم قبل از مصلوب شدنش است. آن را در هر چهار انجیل متعارف روایت کردهاند؛ همچنین نامه اول به قرنتیان هم به شام آخر اشاراتی دارد.[۴۸][۱۹۶][۱۹۷] در این شام، عیسی پیشبینی میکند که یکی از حواریونش به او خیانت خواهد کرد. هر ۱۲ حواری میگویند که قصد خیانت به عیسی را ندارند، اما او تأکید میکند خائن یکی از افراد حاضر است.[۱۹۸] متی و یوحنا، یهودا را شخص مورد نظر عیسی میدانند.[۴۸][۱۹۶][۱۹۸]
در اناجیل همنوا، عیسی نانی را برداشته و آن را چند تکه میکند؛ سپس آن را به حواریون خود میدهد و میگوید «این است بدن من که در راه شما فدا میشود. این را به یاد من بهجا آورید.» بعد از شام، جام شرابی را به آنها میدهد و ذکر میکند که «این پیاله، نشانهٔ پیمان جدید خداست که با خون من مهر میشود، خونی که جهت نجات دادن شما ریخته میشود.»[۴۸][۱۹۹] هفتآیین عشای ربانی مسیحیت برپایه اینها شکل گرفتهاست.[۲۰۰] اگرچه انجیل یوحنا اشارهای به بخش نان و شراب نمیکند، اما بیشتر محققان قبول دارند باب ششم این انجیل (از ۲۲ تا ۵۹) مفهومی ربانی دارد و دارای همخوانی با روایات همنوا و نوشتههای پولس دربارهٔ شام آخر است.[۲۰۱]
در هر چهار انجیل، عیسی پیشبینی میکند تا قبل از طلوع آفتاب و بانگ خروس، پطرس سه مرتبه او را انکار خواهد کرد.[۲۰۲][۲۰۳] در لوقا و یوحنا، این پیشگویی در زمان شام انجام میشود و در متی و مرقس بعد از آن؛ همچنین عیسی پیشگویی میکند که همه حواریونش او را تنها خواهند گذاشت.[۲۰۴] انجیل یوحنا تنها انجیلی است که میگوید عیسی پاهای حواریونش را بعد از شام شست.[۲۰۵] همان انجیل یک موعظه طولانی از عیسی را روایت کردهاست که در آن عیسی پیروانش (به غیر از یهودا) را برای رفتن خود آماده کند. بابهای ۱۴ تا ۱۷ انجیل یوحنا به سخنرانی وداع معروف است و اهمیت به خصوصی در مسیحشناسی دارند.[۲۰۶][۲۰۷]
عیسی سپس صرافان را از معبد دوم بیرون و آنها را متهم میکند که معبد را با فعالیتهای تجاری خود به مقر دزدها تبدیل کردهاند.
عیسی با بزرگان یهود در زمانهایی چون وقتی که آنها صداقت مأموریت او را زیر سؤال میبرند یا عیسی آنها را ریاکار خطاب میکند، به مشکل برمیخورد
انجیل یوحنا از دو اتفاق دیگر قبل از هفته مقدس خبر میدهد.[۱۱۶] در العیزریه عیسی لازاروس را از مرگ برمیخیزاند. این آیت محکم[۹۳] باعث تنش با مقامات محلی میشود[۱۴۶] و آنان برای قتل عیسی توطئهچینی میکنند.[۱۱۶] بعد در موقع شام، شش روز پس از عید پسخ، مریم بیتعنیایی پاهای عیسی را «عطری گرانبها از سنبل خالص» عطرآگین کرده و با موهای خود خشک کرد.[۱۹۵] پس از این اتفاقات است که عیسی وارد اورشلیم میشود.[۱۱۶] در زمان ورود او، مردم به استقبالش آمده و تشویقش میکنند که باعث دشمنی بیشتر بزرگان شهر با عیسی میگردد.[۱۴۶] انجیل یوحنا سپس شام آخر را روایت میکند
در انجیلها روایت شده که یکی از حواریون عیسی به او خیانت کرد و تحویلش داد. به عقیده محققان زیادی این یک روایت بسیار قابل اعتماد است.[۳۱۸] عیسی به دستور پونتیوس پیلاطس، فرماندار رومی یهودیه، اعدام شد.[۳۱۵] پیلاطس به احتمال زیاد وعدههای عیسی در ربط با ملکوت الهی را تهدیدی علیه حکومت روم در منطقه یافت و برای اعدام عیسی با رهبران یهودیان همکاری کرد.[۳۱۹] کاهنان اعظم صدوقی معبد دوم احتمالاً بنا به دلایل سیاسی خواستار اعدام عیسی بودند، نه بهخاطر آموزههای دینی او.[۳۱۸] ممکن است به چشم آنها، عیسی تهدیدی برای ثبات موجود به حساب میآمده، خصوصاً بعد از آشوبی که او در معبد ایجاد کرد.[۳۱۸][۳۲۰] عوامل دیگری نظیر ورود پیروزمندانه عیسی به اورشلیم هم احتمالاً در این تصمیم اثر گذاشتهاند.[۳۲۱] اکثر محققان مصلوبشدن عیسی را واقعیتی تاریخی میدانند
هفت کلمه آخر عیسی یا گفتههای عیسی بر روی صلیب هفت عبارت است که بر پایه کتاب مقدس، عیسی در زمان مصلوب شدنش بیان کردهاست. بهطور سنتی، برای اشاره به این هفت عبارت کوتاه از «هفت کلمه» استفاده میشود، این هفت عبارت از انجیلهای چهارگانه گردآوری شدهاند.[۱][۲] سه عبارت تنها در انجیل لوقا و سه عبارت دیگر تنها در انجیل یوحنا و مابقی در انجیلهای مرقس و متی مشترک است.[۳] در مرقس و متی عیسی برای خدا اشک میریزد، در لوقا قاتلانش را میبخشد، به دزد اطمینان میدهد توبهاش پذیرفته شده و روح خودش را به خدا میسپارد. در یوحنا با مادرش صحبت میکند، میگوید که تشنه است و پایان زندگی زمینیاش را اعلام میکند.
بهطور سنتی این هفت عبارت مختصراً با هفت کلمه نشان داده میشود: ۱- بخشش ۲- نجات ۳- توجه و مراقبت ۴- دلهره و اضطراب ۵- رنج و عذاب ۶- پیروزی و ۷- تجدید دیدار
بیشتر مسیحیان عقیده دارند عیسی هم یک انسان بود و نیز پسر خدا.[۹۰] با وجود اینکه بحثهایی در میان الهیدانان در ربط با طبعیت ذات او وجود دارد، مسیحیان تثلیثی در کل بر آنند که عیسی کلمه، تجسم و پسر خداست؛ پس هم کاملاً الهی است و هم کاملاً انسانی. البته تثلیث در میان همه مسیحیان پذیرفته نشدهاست.[۳۷۶][۳۷۷] پس از اصلاحات پروتستانی، مسیحیانی چون میکاییل سروتوس باورهای باستانی که برای عیسی دو ذات قائل بودند را زیر سؤال بردند.[۲] کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخرالزمان،[۳۷۸] یونیتارینیسم و شاهدان یهوه از جمله مذاهب مسیحی هستند که تثلیث را باور ندارند.[۳۷۹]
علاوه بر شخص عیسی که در میان مسیحیان محترم است، نام او نیز جایگاه والایی در میان مسیحیان از روزهای اولیه مسیحیت داشته و دارد.[۳۸۰][۳۸۱]
در مانویت، مانند سنتهای قدیمیتر گنوسی، میان شخصیت زمینی عیسی و شخصیت آسمانی او تمایز قائل شدهاست. یکی عیسی ناصری، یک مرد زمینی است و دیگری یک ناجی آسمانی
در مسیحیت گنوسی (که امروزه تقریباً منقرض شدهاست)[۴۳۱] عقیده بر این است عیسی از ملک الهی فرستاده شد و دانش نهانی (گنوسیس) لازم برای رستگاری را با خود آورد. بیشتر گنوسیها معتقد بودند که عیسی انسانی است که هنگام تعمید، خود روح «مسیح» به او وارد شد. این روح هنگام مصلوبشدن بدن عیسی را ترک کرد، اما زمانی که از مرگ برخاست دوباره به او پیوست. علیرغم این، برخی از گنوسیها معتقد بودند که عیسی تن جسمانی نداشت و تنها به نظر میرسید که دارد.[۴۳۲]