خانه عناوین مطالب تماس با من

✍تخته سیاه▀

✍تخته سیاه▀

دسته‌ها

  • عکاسی 709
  • آهنگ 16
  • فیلمبرداری 72
  • شعر 41
  • داستان 8
  • حسام الدین شفیعیان 63
  • ✝ مسیحیت✝ 163
  • گوناگون 48
  • ✡یهودیت✡ 56
  • کتاب فانوس 28
  • زرتشتیان 40
  • جهان 14
  • کوروش بزرگ 12
  • عکس شخصی 107
  • شادی و خنده 5
  • هنرمندان 7
  • حضرت داوود (ع) 62
  • عیسی مسیح 27
  • حضرت زرتشت (ع) 4
  • Christianity 70
  • عکس 76

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • آخرین یادداشت خوش آمدید
  • عکس-76
  • عکس-75
  • عکس-74
  • عکس-73
  • عکس-72
  • عکس-71
  • عکس-70
  • عکس-69
  • عکس-68

بایگانی

  • اسفند 1400 1629

جستجو


آمار : 3074 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • /فصل 12/ دوشنبه 23 اسفند 1400 22:03
    1 و علامتی عظیم در آسمان ظاهر شد،زنی که آفتاب را دربر دارد و ماه زیر پایهایش و بر سرش تاجی از دوازده ستاره است، 2 و آبستن بوده، از دردِ زه و عذاب زاییدن فریادبرمی‌آورد. 3 و علامتی دیگر در آسمان پدید آمد که اینک، اژدهای بزرگِ آتشگون که او را هفت سر و ده شاخ بود و بر سرهایش هفت افسر؛ 4 و دُمش ثلث ستارگان آسمان را کشیده،...
  • /فصل 11/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:58
    1 و نیای مثل عصا به من داده شد و مرا گفت، برخیز و قدس خدا و مذبح و آنانی را که در آن عبادت می‌کنند پیمایش نما. 2 و صحنِ خارجِ قدس را بیرون انداز و آن را مپیما زیرا که به امّت‌ها داده شده است و شهر مقدّس را چهل و دو ماه پایمال خواهند نمود. 3 و به دو شاهد خود خواهم داد که پلاس در بر کرده، مدّت هزار و دویست و شصت روز...
  • /فصل 10/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:54
    1 و دیدم فرشته زورآور دیگری را که از آسمان نازل می‌شود که ابری دربر دارد، و قوسقزحی بر سرش و چهره‌اش مثل آفتاب و پایهایش مثل ستونهای آتش. 2 و در دست خود کتابچهای گشوده دارد و پای راست خود را بر دریا و پای چپ خود را بر زمین نهاد؛ 3 و به آواز بلند، چون غرّش شیر صدا کرد؛ و چون صدا کرد، هفت رعد به صداهای خود سخن گفتند. 4...
  • /فصل 9/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:47
    1 و چون فرشته پنجم نواخت، ستاره‌ای را دیدم که بر زمین افتاده بود و کلید چاه هاویه بدو داده شد. 2 و چاهِ هاویه را گشاد و دودی چون دود تنوری عظیم از چاه بالا آمد و آفتاب و هوا از دود چاه تاریک گشت. 3 و از میان دود، ملخها به زمین برآمدند و به آنها قوّتی چون قوّت عقربهای زمین داده شد 4 و بدیشان گفته شد که ضرر نرسانند نه...
  • /فصل 8/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:42
    1 و چون مُهر هفتم را گشود، خاموشی قریب به نیم ساعت در آسمان واقع شد. 2 و دیدم هفت فرشته را که در حضور خد ایستاده‌اند که به ایشان هفت کرّنا داده شد. 3 و فرشته‌ای دیگر آمده، نزد مذبح بایستاد با مَجمَری طلا و بخور بسیار بدو داده شد تا آن را به دعاهای جمیع مقدّسین، بر مذبح طلا که پیش تخت است بدهد، 4 و دودِ بخور، از دست...
  • /فصل 7/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:37
    1 و بعد از آن دیدم چهار فرشته، بر چهار گوشه زمین ایستاده، چهار باد زمین را باز می‌دارند تا باد بر زمین و بر دریا و بر هیچ درخت نوزد. 2 و فرشته دیگری دیدم که از مَطلَع آفتاب بالا می‌آید و مُهر خدای زنده را دارد. و به آن چهار فرشته‌ای که بدیشان داده شد که زمین و دریا را ضرر رسانند، به آواز بلند ندا کرده، 3 می‌گوید، هیچ...
  • /فصل 6/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:33
    1 و دیدم چون برّه یکی از آن هفت مهر را گشود؛ و شنیدم یکی از آن چهار حیوان به صدایی مثل رعد می‌گوید، بیا [و ببین]! 2 و دیدم که ناگاه اسبی سفید که سوارش کمانی دارد و تاجی بدو داده شد و بیرون آمد، غلبهکننده و تا غلبه نماید. 3 و چون مهر دوّم را گشود، حیوان دوّم را شنیدم که می‌گوید، بیا [و ببین]! 4 و اسبی دیگر، آتشگون...
  • /فصل 5/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:30
    1 و دیدم بر دست راست تختنشین، کتابی را که مکتوب است از درون و بیرون، و مختوم به هفت مُهر. 2 و فرشته‌ای قوی را دیدم که به آواز بلند ندا می‌کند که کیست مستحّقِ اینکه کتاب را بگشاید و مُهرهایش را بردارد؟ 3 و هیچ‌کس در آسمان و در زمین و در زیرزمین نتوانست آن کتاب را باز کند یا بر آن نظر کند. 4 و من به شدّت می‌گریستم زیرا...
  • /فصل 4/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:25
    1 بعد از این دیدم که ناگاه دروازه‌ای در آسمان باز شده است و آن آواز اوّل را که شنیده بودم که چون کرّنا با من سخن می‌گفت، دیگرباره می‌گوید، به اینجا صعود نما تا اموری را که بعد از این باید واقع شود به تو بنمایم. 2 فی‌الفور در روح شدم و دیدم که تختی در آسمان قائم است و بر آن تخت نشیننده‌ای. 3 و آن نشیننده، در صورت،...
  • /فصل 3/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:20
    1 و به فرشته کلیسای در ساردِس بنویساین را می‌گوید او که هفت روح خدا و هفت ستاره را دارد. اعمال تو را می‌دانم که نام داری که زنده‌ای ولی مرده هستی. 2 بیدار شو و مابقی را که نزدیک به فنا است، استوار نما زیرا که هیچ عمل تو را در حضور خدا کامل نیافتم. 3 پس به یاد آور چگونه یافته‌ای و شنیده‌ای و حفظ کن و توبه نما زیرا...
  • /فصل 2/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:14
    1 به فرشته کلیسای در اَفَسُس بنویس که این را می‌گوید او که هفت ستاره را بدست راست خود دارد و در میان هفت چراغدان طلا می‌خرامد. 2 می‌دانم اعمال تو را و مشقّت و صبر تو را و اینکه متحمّل اشرار نمی‌توانی شد و آنانی را که خود را رسولان می‌خوانند و نیستند آزمودی و ایشان را دروغگو یافتی؛ 3 و صبر داری و بخاطر اسم من تحمّل...
  • /فصل 1/ دوشنبه 23 اسفند 1400 21:09
    1 مکاشفهٔ عیسی مسیح، که خدا به او داد تا اموری را که می‌باید زود واقع شود؛ بر غلامان خود ظاهر سازد و به‌وسیلهٔ فرشتهٔ خود فرستاده، آن را ظاهر نمود بر غلام خود یوحنّا: 2 که گواهی داد به کلام خدا و به شهادت عیسی مسیح در اموری که دیده بود. 3 خوشابحال کسی که می‌خواند و آنانی که می‌شنوند کلام این نبوّت را، و آنچه در این...
  • عکس-42 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:50
  • عکس-40 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:47
  • عکس-39 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:39
  • عکس-38 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:36
  • عکس-37 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:30
  • عکس-36 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:26
  • عکس-35 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:25
  • عکس-34 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:21
  • عکس-33 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:17
  • عکس-32 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:14
  • عکس-31 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:11
  • عکس-30 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:09
  • عکس-29 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:06
  • عکس-28 دوشنبه 23 اسفند 1400 19:03
  • عکس-27 دوشنبه 23 اسفند 1400 18:57
  • عکس-26 دوشنبه 23 اسفند 1400 18:49
  • عکس-25 دوشنبه 23 اسفند 1400 18:45
  • عکس-24 دوشنبه 23 اسفند 1400 18:42
  • 1629
  • 1
  • 2
  • صفحه 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 55