فانوس-2

آدم خسیس در هر امری خسیس هست آدم خسیس از خیرخواهی و خیر ورزیدن دیگران به هم رنج میبیند آدم خسیس در تفکر هم خسیس هست روحش کوچک و زخمش زیادست.آدمی که خیر دیگری را بخواهد  انسان شدن را در بعد اول خود شکوفا میکند و از شکوفایی خود به دیگری در رضایت خدا شکوفه میدهد اما درخت بد حاصل خشک کننده روح دیگریست آزار و اذیت ظلم و نفرت و زخم زدن کینه حسادت را که همه مایه تاریکیست در زجر روحی خود تجربه میکند و بر دیگری روا میدارد.اما انکه خیر اندیش هست خیریت را خواهان هست.وقتی خداوند هم قابل دسترس هست و در روح آدمی به او از خود او نزدیکتر هست را آدمی که خیر اندیش و یا تفکر نکند دور میکند. و هر چیزی را غیر قابل دسترس میکند آنقدر که دیگر حس ارتباط پیش نیاید. وقتی خدا با مخلوق خود اینقدر نزدیک هست چگونه میشود چیزی قابل دسترس نباشد. مگر آنچه که دسترس یا ذهنیت انقدر دور بداند که دیگر مثال آن اصلان یافت نشود.و اصلان در آن به ثمر نیاید یا اصلان همچین چیزی غیر ممکن شود.اما خداوند که این همه سیارات کهکشانها و زمین و آسمانو قدرت عملکرد بالا دارد به بشریت میگوید من  آنقدر به شما نزدیکم که از  رگ گردن شما به فکر شما کلام شما امورات شما مغز و کردار شما و همه انچه فکر میکنید پنهان میکنید یا آشکار یا آنچه در اسرار از شما پنهان هست قدرت مکشوف ساختن آن قدرت شناخت آن قدرت تمیز دادن قدرت دادن استقلال فکری و اینکه شما را به آنچه درست عمل کردن هست رهنمود کنم. حال آدمی بیاید آنقدر همه چیز را سخت کند که حتی انسان در هر امری انقدر بترسد که حتی با خداوند به سختی صحبت کند احترام و جلال درست هست اما از همان که بالاترین هست تا آنچه حتی  بنظر دسترس آسانتر باشد همه را آنقدر حصار بکشد که تاریکی دسترس شود. این میشود فکر بسته فکر باز درست می اندیشد و درست رفتار میکند و کلامش درستی هست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد