(کوروش بزرگ)

پژوهشگرانی همچون جورج کامرون و والتر هینتس نیز عقیده دارند که، زمان زندگی زرتشت مابین سال‌های ۶۶۰ تا ۵۸۲ پیش از میلاد بوده و کوروش در این مدت، حتی با زرتشت دیدار هم داشته و پیرو دین زرتشتی بوده‌است و دلیل این استدلال را آتشدان‌های ساخته‌شده در فضای آزاد و برج نگهداری آتش در پاسارگاد می‌دانند.[۱۴۵] ماکس مالوان می‌گوید که تاکنون هیچ مدرکی به دست نیامده که بر پایهٔ آن بتوان گفت، کوروش زرتشتی بوده‌است ولی رفتار او با آموزه‌های زرتشت و اصول دین او نقاط مشترک بسیاری دارد و شاید از دین زرتشتی تأثیر پذیرفته باشد.[۱۴۶]

نقش‌برجستهٔ انسان بالدار یکی از ستون‌های بازمانده از کاخ بارعام در پاسارگاد است که روزگاری روبروی دو درگاه تالار مسقف ستون‌دار قرار داشتند.[۱۴۸] برخی از پژوهشگران این نقش‌برجسته که شاخ‌های قوچ و بال‌های عقاب دارد را تصویر کوروش می‌دانند. 

علیرضا شاپور شهبازی انتساب نقش‌برجستهٔ انسان بالدار را به ذوالقرنین نادرست می‌داند. او بر این باور است این نقش‌برجسته نمی‌تواند تصویر کوروش باشد، به دلیل آنکه در هنر جهان باستان نمونه‌ها و همانندهایی دارد.[۱۵۲] والتر هینتس، این نگاره را رب‌النوع فنیقی و روح نگهبان کاخ کوروش می‌داند.[۱۵۳] در ایجاد این نقش از هنر و فرهنگ‌های ملل مختلف آن روز الهام گرفته شده‌است. از جمله تاج به نام هِم‌هِم که پیشینه‌ای مصری دارد.[۱۵۴][۱۵۵] دیوید استروناخ معتقد است که بالهای این نقش برجسته ریشه‌ای آشوری[۱۵۶][۱۵۷] و لباس آن ریشه‌ای ایلامی دارد.[۱۵۸][۱۵۹]

کسنوفون گزارش می‌کند که همسر یکی از دشمنان کوروش، پانته‌آ نام داشت و بدست وی اسیر شد ولی با وجود تمام زیبایی‌اش، کوروش به او دست‌درازی نکرد. این داستان در ابتدای قرن شانزدهم در آثار شاعر ایتالیایی ماتئو باندلو و نویسندهٔ انگلیسی، ویلیام پینتر و همچنین درام‌نویس آلمانی، هانس زاکس با اشعاری چنین مفهومی را به تصویر کشیده‌اند. پیر منفره، خالق کوروش پیروز در سال ۱۶۲۸ و آنتوان دانشه (کوروش ۱۷۰۶) جوانی کوروش را با روشی بسیار مثال زدنی تشریح کرده‌اند. گسترده‌ترین رمان نوشته‌شده در مورد شاهنشاه ایران، کتاب آرتامن یا کورش بزرگ (به فرانسویArtamène ou le Grand Cyrus) است که شامل ۱۳٫۰۰۰ صفحه بوده و توسط نویسندهٔ فرانسوی، مادلن دو سکودری به رشتهٔ تحریر درآمده‌است. شاعر آلمانی، کریستوف ماتین ویلند برای بدست آوردن امتیاز از پادشاه پروس، در اثر خود به‌نام آئینه طلایی (به آلمانیGoldenen Spiegel)، حکومت فریدریش دوم را پادشاهی جدید کوروش نامید.[۱۶۰]

از زمان تأکید بر اهمیت و ارزش مذهبی پادشاه، در شمار زیادی از نگاره‌نماها با موضوع کوروش در کلیساها و صومعه‌ها، به‌صورت گسترده‌ای روبرو هستیم. برای نمونه آثار ویترای صومعه ابسدورف شهر اویلتسن در نیدرزاکسن آلمان را می‌توان نام برد. نوشته‌های کنت لوسنا که بر پایهٔ تعالیم کسنوفون از کوروش بود، برای شارل لو تمرر، دوک بورگوین، به صورت چهار فرش دیواری درآمد که هم‌اکنون این آثار در کلیسای نوتردام شهر بون کشور فرانسه نگهداری می‌شوند. نقاش آمریکایی بنجامین وست، تابلویی را برای جرج سوم پادشاهی متحده کشید که نگاره‌ای تأثیرگرفته از کسنوفون و بخشش شاه ارمنستان توسط کوروش است. پرترهٔ نقاش ایتالیایی، جووانی بندتو کاتیلونه، نمایی از کوروش شیرخوار و سگ ماده‌ای را به تصویر کشیده‌است و دیگر نقاش اهل ایتالیا، پیترو دا کورتونا تابلویی به‌نام نجابت کوروش در برابر پانته‌آی زیبا دارد.[۱۶۱]

از قرن هفدهم میلادی، شخصیت کوروش گزینهٔ رایجی در موضوع اپراها شد، از جمله آنتونیو برتالی که در سال ۱۶۶۱ میلادی قطعهٔ رشد کوروش دوم (به ایتالیاییIl Ciro crescente) را ساخت. فرانچسکو کاوالی در سال ۱۶۵۴ در اپرانامه‌ای از جی سی سورنتینو بخش کوروش دوم (به ایتالیاییIl Ciro) را گنجاند. از شعرهای پیترو پاریاتی اپراهایی همچون کوروش (به ایتالیاییCiro) در سال ۱۷۰۹ توسط توماسو آلبینونی و کوروش در بابل (به ایتالیاییCiro in Babilonia) در سال ۱۷۱۶ توسط آنتونیو لوتی ساخته و پرداخته شدند. از اپرانامهٔ شاعر معروف پیترو متاستازیو، در سال ۱۷۳۷ میلادی بالداساره گالوپی و ۱۷۴۴ نیکولو جوملی قطعهٔ شناخت کوروش (به ایتالیاییCiro riconosciuto) را ساختند، یوهان آدولف هاسه در سال ۱۷۵۱ میلادی، شناخت کوروش را عرضه کرد و جواکینو روسینی نیز در سال ۱۸۱۲ اپرای کوروش در بابل (به ایتالیاییCiro in Babilonia) را با متنی از اف. آونتی بروی صحنه آورد.[۱۶۲]

مایکل اچ هارت نویسندهٔ کتاب صد، کوروش را به عنوان هشتاد و هفتمین انسان تأثیرگذار در تاریخ جهان معرفی کرده‌است

12 Cyrus the Great ideas | cyrus the great, achaemenid, persia

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد