/زندگینامه حضرت زرتشت (ع)/

زرتشت در گاتاها به وضوح از آزادی اختیار بشر سخن رانده‌است. او در یسنه ۳۱ اهورامزدا را خطاب قرار داده و به او می‌گوید «[تو از ما خواستی] هرکس باور خویش را به آزاد کامی بپذیرد.» بنا به آموزه‌های زرتشت، هرکسی دیر یا زود در عمر خود باید از میان خیر و شر یکی را انتخاب کند. او برخورد میان خیر و شر را به این جهان محدود نمی‌داند؛ در همه سطوح، چه در میان حیوانات، چه در میان انسان‌ها و حتی در میان ایزدان و دیوان، و همین‌طور در هر دو جهان معنوی و جهان مادی، برخورد این دو است که اتفاقات را رقم می‌زند. نتیجتاً، آزادی اختیار به بشر محدود نیست و همه موجودات باید از میان خیر و شر انتخاب کنند. زرتشت آزادی اختیار را هدیه‌ای از جانب اهورامزدا می‌داند، اما به خوبی درک می‌کند «حق آزادی» می‌تواند به معنی «حق انتخاب شر» هم باشد. در همین باب، کلمه اوستایی وَرِنهَ که به معنی آزادی اختیار است، در پهلوی (به شکل وَرَن) به معنی «بدعت» هم استفاده می‌شده‌است.[۱۱۸]

اما آزادی اختیار می‌تواند منجر به مشکل دیگری شود: «تمایز خیر از شر همیشه ساده نیست.» این چیزی است که زرتشت عمیقاً به آن باور دارد. در نتیجه، در گاتاها به دفعات اهورامزدا را خطاب داده و از او دربارهٔ چگونگی انتخاب راه اشه سؤال می‌کند. چنان‌که در یسنه ۴۴ می‌گوید «ای اهورا! از تو می‌پرسم… کدام یک از اینان که با آنان سخن می‌گویم، اَشَوَن و کدام یک دُروَند است؟»[۱۱۹] او خود را آن که «اهورامزدا برای هر دو گروه برگزیده» می‌داند و وعده می‌دهد که «به سوی شما می‌آیم تا زندگی را به پیروی از «اشه» سر آوریم.»

در گاتاها اشاراتی وجود دارد مبنی بر اینکه انسان، در روز رستاخیز، برای اعمال بازخواست خواهد شد. هرچند این اشارات، نسبتاً اندکند و بعدها در اوستای متاخر و متون پهلوی توسعه یافته‌اند. زرتشت در یسنه ۳۱ از اهورامزدا می‌پرسد که «چگونه گذشت و چگونه خواهد گذشت؟ اَشَوَنان و پیروان دروج را چه پاداشی در دفتر زندگانی نوشته خواهد شد؟» عباراتی مانند «گرو دمانه» (سرای سرود)، «دمانه ونهیوس مَنَنهو» (سرای منش نیک) و انهیوش وهیشته (بهترین موجودیت) به نظر می‌رسد به پاداش‌هایی که در انتظار آنان پیروان نیکی است، اشاره داشته باشد. در تضاد با این‌ها، به «دروجو دمانه» (سرای دروغ) هم اشاره شده که سزای کسانی خواهد بود که اعمال زشتشان بیش از کارهای نیکشان باشد.[۱۲۵]

یونانیان زرتشت را به دو شکل مختلف می‌شناختند: نخست، زرتشتِ مغ، دوم زرتشتِ فیلسوف و ستاره‌شناس. باید در نظر داشت که یونانیان برای شناخت زرتشتِ تاریخی، با دشواری‌هایی روبرو بوده‌اند. چون در آن زمان، وضعیت فرهنگی و سیاسی به گونه‌ای نبود شرایط ارتباط آسان میان ادیان فراهم باشد و فاصله زمانی، مکانی و تفاوت زبانی برای آن زمان بیش از اندازه زیاد بود. مغها تنها واسطه موجود میان یونانیان و زرتشت بودند که خود با زرتشت تاریخی بسیار تفاوت داشتند. احتمالاً پس از اینکه اسکندر و یونانیان با پایین کشیدن امپراتوری هخامنشی، خودشان و دینشان را تحقیر کردند، علاقه‌ای نداشتند که به یونانیان دربارهٔ آیین خود یا مؤسس آن آموزش دهند.[۱۹۴]

یونانیان و به تاسی از آنان، رومی‌ها زرتشت را مؤسس مهرپرستی هم می‌دانستند، چرا که در شیوه تفکر یونانی، همه ادیان مؤسسی دارند و چون مهرپرستی را یک دین ایرانی می‌دانستند و زرتشت نیز مؤسس دین ایرانیان بود، طبیعتاً تصور می‌کردند او مهرپرستی را پایه‌گذاری کرده‌است. جهت مثال، پورفیری، یک فیلسوف نوافلاطونی در قرن سوم، تصویر زنده‌ای از زرتشت به عنوان مؤسس مهرپرستی رسم می‌کند: «زرتشت نخستین کسی بود یک غار را به میترا، پدر و خالق همه، اختصاص داد. آن غار مملو از گل و چشمه بود.»[۲۱۳]

Pin on Heroes

/زندگینامه حضرت زرتشت (ع)/

زرتشت، فیلسوف یا پیامبر ایران باستان است که اندیشه‌های او تاثیر بسزایی در شکل‌گیری موازین اخلاق، ترسیم مرزهای خیر و شر و مبانی فلسفه غرب دارد.


زرتشت، یکی از نام‌های برجسته تاریخ ایران باستان است که در باور رایج، به‌عنوان پیامبر ایرانیان شناخته می‌شود. آیین «مزدیسنا» که برگرفته از تفکرات زرتشت است، پس از گذر هزاران سال همچنان پیروان خود را دارد و یکی از ادیان پذیرفته‌شده کشور ایران محسوب می‌شود. 


زرتشت را پیامبر ایران باستان می‌دانند. وی مردی خردمند معرفی شده است که برای اصلاح جامعه و تزکیه آن، برانگیخته شد. زرتشت، با ترسیم مرزهای جاودانه میان خیر و شر، مشتاقانه و شوریده‌سر، مردم را به مسیر موردنظر خویش فرا می‌خواند و در آنان تاثیری عمیق می‌گذارد. 

در طول تاریخ معجزات فراوانی به زرتشت نسبت داده شده است و آنگونه به‌نظر می‌رسد که روزبه‌روز نیز به تعداد این معجزات افزوده می‌شود

اساس و بنیان تعالیم زرتشت، خرد و دانایی آدمیان است

آنچه از پژوهش ها به دست آمده این است که تولد اشوزرتشت در آذربایجان نزدیک رود ارس و در روز ششم فروردین ماه است. بارتولومه Bartholomae در این باره می نویسد: زادگاه زرتشت در شمال غربی ایران (آذربایجان فعلی) می باشد که مکتب خود را در آنجا پایه گذاری کرده و سپس همانگونه که شیوه پیامبران است چون برایش مشکلات و حتی زمینه قتلش را فراهم ساختند به ناچار به شرق ایران، منطقه شمال خراسان بزرگ، افغانستان فعلی و شهر بلخ مهاجرت کرد و در قلمرو حکومت گشتاسب مستقر گردید و دین خود را از این ناحیه به سرزمین های دیگر گسترش داد.

اشوزرتشت از خاندان اسپیتمان به معنی خاندان سپید است. پدرش پورشسب مردی فاضل و اندیشمند و مادرش دغدو و نام همسرش هووی و دارای شش فرزند بوده. نام زرتشت در اوستا بخش گاتاها زرتوشتره اسپیتامه بیان گردیده (یسناهات ۲۹ بند ۸) زرتشت به مفهوم کسی که چهره اش از نور خداوندی روشن است و هاله ای از روشنایی گرد سرش می درخشد است. زرتشت در ۳۰ سالگی پس از ده سال خلوت گزیدن در کوه سبلان و غور و بررسی در احوال جهان به پیامبری برگزیده شد. مدت ده سال به تبلیغ دین خود در غرب ایران می پردازد ولی چون نه گوشی شنوا می یابد و نه پشتیبان زیادی و سران منطقه منافع خود را در سایه آن تعالیم در خطر می بینند بر او می شورند و قصد جانش را می کنند به ناچار به شرق ایران هجرت می کند. اولین کسی که دین زرتشت را پذیرفته و پیوسته همراه و پشتیبان و یار او تا آخرین لحظات زندگی اش بود پسرعمویش میدیوماه است. زرتشت پس از سال ها کوشش و ارشاد و تبلیغ بالاخره در سن ۷۷ سالگی در روز پنجم دی ماه در معبد بلخ در حالی که با ۷۲ تن از یارانش مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند بودند به دست تورانیان به شهادت می رسند و شخص کشنده زرتشت توربراتور یکی از سرداران تورانی بوده است.در بین بانیان ادیان توحیدی جهان زرتشت و موسی باستانی ترین پیامبران شناخته شده اند.زرتشت در گاتاها۲ خود را یک پیام آور و آموزگار مردم معرفی می کند. در یسنای ۱۱ _ ۴۴ چنین آمده: پروردگارا می دانم که تو مرا برای انجام این کار بزرگ به عنوان نخستین آموزگار برگزیده ای و در یسنا ۲ _ ۳۱ آمده: پس از مزدا من به سوی همه شما آیم چون آموزگاری که مزدا برگزیده و برای هر دو گروه فرستاده تا به روش دین راستی زندگی کنیم.بنابراین بیانات اولاً  زرتشت یک پیامبر است که وظیفه او آموزگاری و راهنمایی مردم است. ثانیاً زرتشت اولین آموزگاری است که از طرف خداوند به رسالت برگزیده شده و تعالیم و سخنان این چنین را هنوز کسی نشنیده بوده است. ثالثاً رسالت او برای همه مردمان جهان است، هر دو گروه راستان و ناراستان. زرتشت پیامبر یک قوم و گروه و سرزمین خاص نیست و حتی برای کسانی که گمراه هستند وظیفه راهنمایی و آموزگاری را چون پزشکی جهت بیمار به عهده دارد.

هومت Humata یعنی اندیشه نیک. هوخت Hukhta گفتار نیک. هورشت Hvarshta کردار نیک. هر فرد زرتشتی را این سه اصل بایسته و سایر عبادات از آغاز پزامندگی (بلوغ) تا پایان زندگی واجب و اجرای آن ضروری است. می بایستی در همه شئون زندگی و کارها آنان را سرلوحه اندیشه و گفتار و کردار خود قرار دهد و هرگز از آنان غفلت نکند. به راستی می توان گفت در میان همه دستورهای دینی و اخلاقی که برای سعادت بشر ارائه گردیده هیچکدام به زیبایی و کاملی این سه پایه اخلاقی رستگاری و خوشبختی انسان را دربر نداشته و ندارد.ویتنی Whitny فیلسوف آمریکایی می گوید: هیچ فلسفه و تعلیمی بهتر از سه جمله اساسی زرتشت نمی تواند اندیشه را به سر منزل سعادت و نجات راهنمایی کند. ترقیات و کشفیات تمدن جدید به هر اندازه پیشرفت کند باز این سه جمله در مقام و اهمیت خود باقی و تغییرناپذیر خواهد بود.

زرتشت در چند هزار سال پیش چنین اعلام فرمود: ای انسان تو که دارای عقل و شعور و خردی از این نعمت معنوی بهره گیر و به خویشتن خویش بازگرد و انسان با فضیلت شو. و از هر واسطه و دلال و  آداب و شعائر ناسودمند و تشریفات بپرهیز و ضمیر روشن خود را راهنمای راه راست ساز و با اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک در مسیر راستی و نظام حق و قانون گیتی خداوند را خشنود خواهی ساخت و با دسترسی به فضایل انسانی الهی و متصف شدن به صفات خداوندی، خدای گونه خواهی شد.در این عبارات خطاب زرتشت به تمام انسان ها است و مربوط به قوم و قبیله خاصی نیست این مهم یکی از ویژگی های برجسته دین زرتشت است که پیام او برای ملت ایران یا قوم ایرانی نیست و جنبه ناسیونالیستی ندارد بلکه همه جهانیان مورد نظر او هستند.

Zoroastrian Priesthood and the Ancient Culture of God's Man | saednews

/زندگینامه حضرت زرتشت (ع)/

زرتشت یا زردشت- یک رهبر و اصلاح‌گر دینی، فیلسوف و شاعر ایرانی بود. او به پیروانش آموخت که هستی میدان نبرد نیروهای خیر و شر است و انسان آزاد است جایگاه خود در این مبارزه را انتخاب کند. آموزه‌های او، هستهٔ اصلی مزدیسنا را می‌سازد.

زمان دقیق زندگی زرتشت، مشخص نیست. نوشته‌های سنتی، بر آنند که او «۲۵۸ سال پیش از اسکندر» یا «۵۰۰۰ سال پیش از خشایارشا» زیسته‌است. با این حال، پژوهشگران جدید زمان زندگی او را حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح می‌دانند. محل زندگی او نیز نامشخص است. در منابع از آذربایجان، سیستان و ری به عنوان زادگاه او یاد شده‌است، اما تعیین دقیق آن ساده نیست و تنها روشن است که در شمال شرق ایران زندگی کرده‌است.

در گاتاها زرتشت در جامه مرد خردمندی که خود را در یک مأموریت بزرگ می‌بیند، ظاهر می‌شود. او با قدم‌های استواری به دنبال ایجاد تغییر است و به صورت شورانگیزی اطرافیان خود را به راستی فرا می‌خواند. او در این سروده‌ها، مردم را از پرستش دیوان که آنان را آفریده اهریمن و تباه‌کنندهٔ زندگی می‌بیند، بازمی‌دارد و به آن‌ها وعدهٔ پیروزی نیکان را می‌دهد.

/یسنا، هات ۴۳/

بند ۱) چیزهای آرزو شده در آرزو برای او هستند. به هر آن کس که مزدا اهورا به میل خود حکم می‌دهد، به آنها می‌دهد. من آرزوی قدرت می‌کنم که با جوانی همراه شود و برای نظم کیهانی پاسداری کنند. حال تو به من بده، ای آرمئیتی، پاداش‌های شامل ثروت، زندگی مادی برای (فرد دارای؟) پندار نیک.

بند ۲) و در نتیجه یک انسان/ قهرمان می‌تواند برای خود بهترینِ همهٔ چیزها را دریافت کند: بهروزی، حتی اگر در حال حاضر نیز در سلامت باشد. وقتی که از طریق حیات‌بخش‌ترین الهام تو اندیشمند گردد، ای مزدا، از تغییرات خلاقانه/ لذت پندار نیک که تو توسط نظم کیهانی خود ایجاد کردی، با اطمینان از زندگی طولانی برای همه روزهایش.

بند ۳) بنابر این، آن انسان/ قهرمان می‌تواند به آنچه بهتر از خوب است، برسد. کسی که به ما بیاموزد مسیرهای مستقیم قدرت حیات‌بخش هم در این حالت دارای استخوان و هم در حالت مسیرهای واقعی و قابل رفتن پندار، تا پیش کسانی که اهورا با آنها می‌زید، داوری آسمانی، کسی مثل تو، دارای تباری نیک، حیات‌بخش، ای مزدا.

بند ۴) بنابر این، من باید تو را آنگونه در نظر بگیرم. همچنین به عنوان استوار. تو ای حیات‌بخش، ای مزدا، وقتی که کمک‌هایی که محکم در دستان خود نگهداشته‌ای، بیایند: پاداش‌هایی که تو در آغاز برقرار نمودی برای کسی که تحت سیطره دروغ است و برای نگهدارنده نظم کیهانی، از طریق گرمای آتش خود، قوی از طریق نظم کیهانیِ مراسم آیینی من، وقتی که نیروی متعرض پندارهای نیک به نزد من می‌آیند.

بند ۵) بنابر این اکنون من تو را حیات‌بخش می‌پندارم، ای مزدا اهورا. وقتی که اکنون تو را در بوجود آوردن وجود نو می‌بینم، وقتی که تو برقرار گردیدی برای اولین بار، اقدامات به صورت کسب کنندهٔ اجرت، و همچنین واژه‌هایی که در آستانهٔ بیان‌شدن قرار دارند، و وجودی/ اجرت بدی ایجاد کرده است برای بدی و پاداشی نیک برای نیکی- توسط هنرمندی- در مرحله نهایی = اطراف(؟) ارباب شبکه.

بند ۶) مرحله ای که در آن تو با الهام حیات‌بخش خود می‌آیی، ای مزدا. تو و فرمان تو. در آن مرحله او به حساب پندار نیک خود است. او که توسط اعمال وی، رمه گاوها از میان نظم کیهانی به پیش می‌روند. آرمئیتی برای این کردارها الگوهایی از پندار هدایت‌کنندهٔ تو را اعلام می‌کند. آن کس/ آنچه هیچکس نمی‌تواند موجب دروغگویی‌اش گردد.

بند ۷) بنابر این، حال من تو را الهام‌بخش می‌پندارم ای مزدا اهورا. وقتی که فرد من را با پندار نیک احاطه می‌کند و از من می‌پرسد “تو که هستی؟ تو متعلق به که هستی؟ چگونه عواید با نشان- روزانه خود برای پرسش/ مطالبه در خصوص اشخاص و رمه‌های گاوهای خود ارسال می‌کنی؟”

بند ۸) سپس من در ابتدا خود را به عنوان زرتشت معرفی می‌کنم، زرتشت واقعی. دوم اینکه، من آرزو دارم فرمان دهم به خصومت با کسی که تحت سیطره دروغ است. اما برای حافظ نظم کیهانی من آرزو می‌کنم که تحت حمایت و قدرت باشد، چرا که من می‌خواهم آراستگی آن کس که به خواست خود فرمان می‌دهد را دارا باشم. سوم آنکه، تا حدی که من می‌توانم تو را ستایش می‌کنم، ای مزدا، و تو را در سرودهای روحانی خود به هم می‌بافم.

بند ۹) بنابر این، اکنون من تو را حیات‌بخش می‌پندارم، ای مزدا اهورا. هر زمان که او مرا با پندار نیک احاطه می‌کند، من در این باره می‌پرسم: “برای چه کسی همین اکنون می‌خواهی هدایا دانسته شوند؟ بنابر این، اینجا، من می‌خواهم به آتش تو بدهم به عنوان هدیه‌ای از احترام و به نظم کیهانی: مرا، تا جایی که توانایی دارم و می‌توانم تصورش را بکنم(؟).”

بند ۱۰) بنابر این، اکنون تو نظم کیهانی را به من نشان داده‌ای، که من دوباره و دوباره آنرا برای خود اینجا می‌خوانم: همراه با آرمئیتی، اکنون من آنرا در اینجا به حرکت در می‌آورم. همچنین، از ما دربارهٔ آن چیزهایی که سؤالاتی هستند که تا حال از ما توسط تو پرسیده شده است، دوباره بپرس! چرا که آنچه با نیرومندی از تو پرسیده شده است، چیزی است که به نیرومندان تعلق دارد. تا فرد فرمان‌دهنده تو را قدرتمند و نیرومند سازد.

بند ۱۱) بنابر این، اکنون من تو را حیات‌بخش می‌دانم، ای مزدا اهورا. زمانی که او با پندار نیک برای من مرا احاطه می‌کند تا یاد بگیرم. در ابتدا به حساب واژه‌های بیان‌شده توسط همه شما را: “ایمان به ما در میان انسان‌ها به نظر من یک فاجعه است!” تا اینکه آنی بیان شود که همه شما به من بگویید بهترین است.

بند ۱۲) و وقتی که تو با علم غیب آنچه به من می‌گویی بهترین پاداش است، می‌آیی: نظم کیهانی، سپس تو به اعلام واژه‌ها به من که نه در حالت عدم آمادگی به گوش فرا دادن دریافت شده‌اند، ادامه می‌دهی، تا واژه‌های من حتی پیش از آمادگی تو به گوش فرادادن/ سْرَئوپا همراه با پاداش ثروت‌بخش، بیان شوند، کسی که باید پاداش‌ها را در مسابقه برای قدرت زندگی‌بخش به پاها توزیع کند.

بند ۱۳) بنابر این، اکنون من تو را حیات‌بخش می‌دانم، ای مزدا اهورا. زمانی که او با پندار نیک مرا احاطه می‌کند تا چیزهایی که قرار است از آرزوی من بدست آید، یافت شود. حال آن مسیر حیات طولانی را که هیچکس در واقع ندیده و شما خدایان آن مسیر را می‌روید، در مقابل من قرار ده. مسیر وجود انتخاب گذشته، حال، آینده که گفته شده تحت فرمان شما است.

بند ۱۴) آنچه یک انسان/ قهرمان آنرا می‌یابد، مسئول آن است. ممکن است آنرا به یک دوست بدهد. پس ای مزدا، پیش‌آگهی از پاداش‌ها و حمایت خود را به من بده، که همه شما از طریق فرمان تو ای اهورامزدا مطابق با نظم کیهانی کسب کرده‌اید، و بدینوسیله شما *رقبای اعلام من برای مطرح شدن را از میدان به در می‌کنید به همراه آنهایی که متعلق به کسانی هستند که پندارهای شاعرانه را برای شما نقل می‌کنند.

بند ۱۵) بنابر این، اکنون من تو را حیات‌بخش می‌دانم، ای مزدا اهورا. زمانی که او با پندار نیک مرا احاطه می‌کند، تفکر ساکت از گوش دادن من به بهترین وجه نفع حاصل می‌کند: باشد که هیچ انسان/ قهرمانی آن کس نباشد که آرزو دارد بسیاری آنهایی که تحت سیطره دروغ هستند را خوشنود سازد. چرا که آنها مدعی هستند همه اهریمنان حامیان نظم کیهانی هستند.

بند ۱۶) بنابر این، او آنجا، زرتشت، ای اهورا، الهام تو را هر چه که باشد ترجیح می‌دهد. ای مزدا، برای تو حیات‌بخش‌ترین است. باشد که نظم کیهانی از طریق نَفَس زندگی من/ او استخوان‌هایی داشته و قوی باشد! باشد که فروتنی تحت فرمان و در دیدرس کامل خورشید باشد! باشد که او با کردارهای خود پاداش من برای پندار نیک من را بدهد!

Untitled Documentآتشکده آدریان ؛ عبادتگاه زرتشتیان تهران - سفرزونZoroastrianism, Zoroaster, Zarathustra, Ahura Mazda - Crystalinks

/یسنا، هات ۴۸/

بند ۱) چرا که وقتی او با ارائه‌های خود، توسط نظم کیهانیِ مراسم آیینی خویش، بر دروغ سیطره یافت، وقتی که جوایز پیروزی را به پیش فرستاد، که جایزه‌های(؟) اعلام شده به عنوان (جایزه‌های) قدیمی توسط خدایان و انسان‌های قدیمی در مسابقه برای نامیرایی هستند، پس او سرود روحانی خود را با قدرت‌های زندگی‌بخش برای تو، ای اهورا، بزرگ خواهد ساخت. …

بند ۵) حال بگذار آنانی که فرمان نیک دارند، فرمان برانند! و مگذار آنانی که فرمان بد دارند بر ما فرمان برانند! با کردارهای درک نیک من/ تو(؟)، ای فروتنی، تو زنان میرا را توسط مراسم آیینیِ پس از تولد پاک بساز. باشد که بهترین چیزها برای گاو تولید شود! تو به متمایل کردن او (مؤنث) به فراهم کردن غذا برای ما ادامه بده.

بند ۶) چرا که او (مؤنث) (= فروتنی) به ما شادی داده است، او به ما جوانی داده است. او به ما قدرت پندار نیک داده است. تو، ای فروتنی محترم! پس مزدا اکنون باید برای او از طریق نظم کیهانی گیاهان را رشد دهد، او، اهورا، در تولد دوباره اولین وجود.

بند ۷) بگذار خشم محدود گردد! مانع را کوتاه کنید ای شما که خواستار دستیابی به اینجا و چسبیدن به پوشش پندار نیک از طریق نظم کیهانی هستید، که ارباب- ریسمانِ آن انسان زندگی‌بخش است، در حالی که ریسمان حایل آن آنجا در اقامتگاه تو است، ای اهورا. …

Central Iran Gems - Zoroastrian SurvivorsZoroastrianismImages for Zoroastrainism for DD