/تعریفات گوناگون-بی‌خدایی مبارز/

بی‌خدایی مبارز یا خداناباوری مبارز یا آتِئیسم مبارز (به انگلیسیMilitant Atheism) اصطلاحی ژورنالیستی برای توصیف قشری از بی‌خدایان نو است که از به‌کارگیری لقب ضد دین یا دشمن مذهب برای خود ابایی ندارند. بی‌خدایان مبارز به دین به عنوان یک پدیده مخرب برای جوامع بشری نگاه می‌کنند. از این‌رو بی‌خدای مبارز کسی است که خودش را دشمن هرگونه مذهب و خداباوری بداند. آنها آشکارا به اقداماتی با هدف برچیدن ادیان دست می‌زنند. واژه مبارز به معنی استفاده آنها از خشونت فیزیکی و روانی نیست، بی‌خدایان مبارز پرهیز از خشونت را برای مبارزه با دین الزامی می‌دانند.[۱][۲][۳] هر بی‌خدایی لزوماً بی‌خدای مبارز نیست.[۴][۵]


/مخالفت با دیدگاه‌های دینی و مذهبی/

فرهنگ لغت آکسفورد واژهٔ آنتی‌تئیست را به این صورت تعریف می‌نماید: «شخصی که با باور به وجود خدا مخالف است». تعریف پیشین از این واژه مربوط به سال ۱۸۳۳ می‌باشد. مطابق آن تعریف آنتی‌تئیسم به افرادی اطلاق می‌گردد که دیدگاه‌های دینی و مذهبی یا همان تئیسم را به عنوان یک نوع رفتار خطرناک، مخرّب و مضر می‌دانستند.


ضد دین چیست؟خداستیزی چیست؟

ضد دین، با دین، ناسازگاری دارد. ضد دین، با بی‌خدایی و ضدخدایی (مخالفت با باور به الوهیت)، متفاوت است؛ اگر چه ضد دین‌ها، می‌توانند بی‌خدا یا ضد خدا هم باشند. این اصطلاح می‌تواند برای نشان دادن مخالفت با دین سازمان‌یافته به کار رود یا به صورت کلی‌تر، با هر نوع باور فراطبیعی یا الوهیت

خداستیزی یا آنتی‌تئیسم، نوعی جهان‌بینی است که به نفی ادعای وجود خدا می‌پردازد و فعّالانه، با استدلال به مخرّب بودن خداباوری، با باور به خدا، مقابله می‌کند.[۱][۲] این اصطلاح معانی گسترده‌ای را شامل می‌گردد. در ادبیّات سکولار، به مخالفت مستقیم با هرگونه اعتقاد به پرستش، عبارت "ضدّ خدایی" اطلاق می‌گردد. 


معنی بی دینی چیست؟

بی‌دینی، دین‌ناباوری به معنای دین نداشتن، بی‌علاقگی به دین، عدم پذیرش دین، یا ضدیت با دین است.[۱] بی‌دینی به معنای بی‌خدایی نیست. برخی از افراد پیرو هیچ دینی نیستند؛ ولی خداباور (دادارباور) هستند.

زمانی که به عنوان نپذیرفتن باورهای دینی تعریف می‌شود، می‌تواند شامل بی‌خدایی آشکار، مخالفت با دین یا انسان‌گرایی سکولار باشد. زمانی که به عنوان ضدیت با دین مطرح می‌شود می‌تواند شامل روحانی ستیزی، خداستیزی و ضد دین می‌شود. زمانی که به عنوان بی علاقگی به دین مطرح می‌شود می‌تواند شامل خدانامهم‌دانی شود. زمانی که عدم باور به اعتقاد دینی عنوان می‌شود می‌تواند شامل دادارباوری، بی‌خدایی ضمنی، باور به عالم غیر مادی ولی نه مذهبی، ندانم‌گرایی، پندیزم (Pandeism)، خداناشناس‌دانی، ناخداباوری، همه‌خدایی، خدافراگیردانی، شک‌گرایی دینی و اندیشه آزاد می‌شود. بی‌دینی ممکن است گاهی شامل صورت‌هایی از خداباوری نیز شود، و این بستگی به مفهوم مذهبی‌ای دارد که بی‌دینی در مقابلش تعریف شده‌است. در سده هجدهم میلادی اروپا، دادارباوری به عنوان نماینده انواع مختلف بی‌دینی مطرح بود. در یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۲ مشخص شد که ۳۶٪ جمعیت جهان بی‌دین است، و در ۷ ساله ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ دینداری در جهان ۹٪ کاهش پیدا کرده‌است. در گزارشی از سال ۲۰۱۰ مشخص شد که بسیاری از کسانی که بی‌دین هستند بعضی باورهای مذهبی دارند و اغلب افراد بدون اعتقاد به دین در آسیا و اقیانوسیه زندگی می‌کنند. بی‌دینی به معنی بی خدایی نیست و منظور عدم تعلق به دینی خاص است.

عناصر ده گانهٔ تجربه نزدیک مرگ


در یک مطالعه منتشر شده در مجله لانست

 ون لمل و همکارانش[۷]

 عناصر ده گانهٔ تجربه نزدیک مرگ لیست شده‌انE: Note a

  1. آگاهی از مرده بودن.
  2. احساسات مثبت
  3. تجربهٔ خارج از بدن.
  4. عبور از یک تونل.
  5. ارتباط با نور.
  6. مشاهده رنگها
  7. مشاهده یک منظره ملکوتی.
  8. ملاقات با درگذشتگان
  9. مرور زندگی.
  10. حضور مرز.