قلب تپنده

قلب تپنده اگر ریشه کند

فکر را آغاز سر ریشه کند

قلب تپنده مغز تفکر شعر درون ماست

غزل بیت بیتش سروده ناسروده ماست

اینجا مدار عاشقی پرچین اقاقیاست

کمی برای  شعرم بذر بشو اینجا سرودن ناسروده هاست

Hesam-shafieian

/سکوت نهنگ ها/

قدم هایتان را آهسته بردارید آدمها

ساحل سکوتی عمیق دارد
کمی برایشان ساز بزنید
دیگر نهنگ هابیدار نمیشوند
سکوت کنید آدمها
نهنگ هاخوابیده اند
حسام الدین شفیعیان

قصه شاپری

شاپری قصه دلش تنگ شده
در ورای دل قصه کمی حرف شده
راوی از غصه برایش پری از دیو شده
آخر قصه دگر شهر آن کاغذ بود زدو سنگ بر کلاغی که دلش تنگ شده
شاعر-حسام الدین شفیعیان


/پروانه بشو/

/پروانه بشو/

 نگاه میکنی عمق پیله را که پروانه شوی
همره عشق چو دیوانه شوی
در چنان چون چرا چنین چگونه شعر شوی
از فکرو خیال خود شعری زده ای
با فتح چنین چون چنان گل زده ای
آخر شعر برای خط زدن نقطه سر خط ویرگول زده ای
حسام الدین شفیعیان

کوچه های باریک زندگی

میل بافتنی که میبافت سرمای زمستان را

بر تن کودک قد کشیده لباس آدم برفی  تابستان را

فصلها یعنی گذر از آدمک هایی که میبرند دیروز را

و تاریخها قد کشیدند میان سر فصلهای زندگی را

چه خطوط دلتنگی بود جایی در فصل گمشدگی ها

چه کوچه سردی بود میان چند شعر گمشدن ها

و اینجا دفتری به پهنای تمام فصل های زندگی هست

حسام الدین شفیعیان