1. خداوند خالق خود را دوست بدار و همواره اوامر، قانونها، احکام و فرمانهایش را رعایت کن.
2. و امروز بدانید که روی سخنم با فرزندان شما، که شناخت و درکی از حکمت و بزرگواری و قدرتمندی و بازوی توانای خداوند خالقتان ندارند، نیست ...
3. و (نیز از) آیات و کارهای او که در مصر به پَرعُوه (فرعون) پادشاه مصر و به تمام کشورش کرد ...
4. و (نیز از) آنچه نسبت به لشکریان مصر – به اسبها و ارابهاش کرد، در حالیکه دنبال شما میآمدند آنها را با آبهای دریای سرخ پوشانید و خداوند تا امروز نابودشان کرد...
5. و (نیز از) آنچه در بیابان برای شما کرد تا به این مکان رسیدید ...
6. و (نیز از) آنچه به داتان و اَویرام پسران اِلیآو پسر رِئووِن کرد که آن زمین دهان خود را گشوده آنها و خانوادهها و چادرهایشان و هر موجودی را که در میان تمام ییسرائل (اسرائیل) تابع ایشان بود در خود فرو برد ...
7. (بلکه روی سخنم با شماست) چونکه خودتان ناظر همهی کاری که خداوند بزرگوار (عالَم) انجام داد، بودید.
8. پس تمام فرمانهایی را که من امروز به شما میدهم مراعات کنید تا اینکه قوی شده و بیایید آن سرزمینی را که شما برای تصرفش به آنجا میروید به ارث ببرید.
9. و تا اینکه بر آن زمینی که خداوند برای پدرانتان سوگند یاد نمود که به آنها و نسلشان بدهد –سرزمینی که در آن شیر و شهد جاری است- عمرتان طولانی شود.
10. چون این سرزمینی که تو برای به ارث بردن آن به آنجا میایی مثل سرزمین مصر که از آنجا خارج شدی نیست که بذر خود را بکاری و مانند مزرعهی سبزیجات با (خسته کردن) پایت آن را آبیاری کنی.
11. سرزمینی که شما بدانجا میآیید که آنرا به ارث ببرید، سرزمینی است کوهستانی و درهای، (آن سرزمین) از بارندگی آسمان آبیاری خواهد شد.
12. سرزمینی است که خداوند خالق تو مراقب آن است. نظر خداوند خالقت از ابتدای سال تا انتهای سال همیشه متوجه آن است.
13. چنین مقرر است که اگر به فرامینی که من امروز به شما فرمان میدهم جداً گوش فرا دهید و خداوند خالق خود را دوست بدارید و او را با تمام قلب و جان خود پرستش نمایید،
14. بارندگی زمین شما یعنی باران پاییزه و باران بهاره را به موقعش خواهم داد تا غله و شیره و چربی خود را جمعآوری کنی.
15. برای چارپایانت در صحرای تو علوفه میدهم (تا گلههای آنها زیاد شوند) بخوری و سیر شوی.
16. مواظب خودتان باشید مبادا دلتان فریفته شده و منحرف شوید و دیگر معبودان را پرستش کرده به آنها سجده نمایید.
17. خشم خداوند بر شما افروخته خواهد شد (درهای) آسمان را خواهد بست، بارندگی نخواهد بود. آن زمین محصولش را نخواهد داد و به زودی از آن سرزمین خوبی که خداوند به شما میدهد، آواره خواهید شد.
18. به این سخنان من با تمام قلب و با تمام جانتان توجه کنید و آنها را به عنوان نشانه روی دست خود گره بزنید و به منزلهی زینت بین چشمهایتان باشد.
19. آنها (یعنی سخنان توراه) را در حین نشستنت در خانه و راه رفتنت و وقت خوابیدن و برخاستنت به فرزندانتان یاد دهید تا از آنها گفتگو کنند.
20. آنها را بر باهوهای در خانه و بر دروازههای خود بنویس.
21. تا اینکه عمر شما و عمر فرزندان شما روی آن زمینی که خداوند به پدرانتان سوگند یاد نمود که به آنها بدهد مثل عمر آسمان بر زمین زیاد شود.
22. زیرا اگر به منظور دوست داشتن خداوند خالق خود تمام این فرمانی را که من برای انجام دادنش به شما فرمان میدهم حتماً مراعات کنید یعنی در تمام راههایش گام بردارید و به او بپیوندید...
23. خداوند تمام این قومها را از پیشتان میراند تا (سرزمین) قومهای بزرگتر و دلیرتر از خود را به تصرف درآورید.
24. هر مکانی که کف پای شما بر آن قرار گیرد مال شما خواهد بود. از این بیابان و لِوانُون از آن رودخانه یعنی رودخانهی پِرات تا دریای مدیترانه مرز شما خواهد بود.
25. کسی در مقابل شما ایستادگی نخواهد کرد. همانگونه که خداوند خالقتان به شما گفته است ترس و هراس شما را بر تمام (مردم) آن سرزمین که بر آن گام مینهید مستولی خواهد کرد.
پاراشای رِئِه
26. توجه کن من امروز برکت و نفرین را پیش شما میگذارم.
27. برکت را برای اینکه از فرمانهای خداوند خالق خود که من امروز (آنها را) به شما ابلاغ میکنم اطاعت نمایید.
28. و نفرین را، اگر از فرمانهای خداوند خالق خود اطاعت نکنید و از راهی که من امروز به شما فرمان میدهم دور شده، به دنبال دیگر معبودان که نمیشناسید بروید.
29. و هنگامی که خداوند خالقت تو را به آن سرزمینی که تو برای تصرف کردنش بدانجا میروی ببرد موقع برکت کردن رویت را به طرف کوه گِریزیم و موقع لعنت رویت را به طرف کوه عِوال بگذار.
30. مگر نه اینکه آن (کوه)ها در آن طرف یردِن، سمت غرب، در سرزمین کِنَعَنی (کنعانی) ساکن آن بادیه مقابل گیلگال نزدیک اِلُونِه مُورِه میباشند.
31. زیرا شما از یردِن میگذرید تا بیایید آن سرزمینی را که خداوند خالقتان به شما میدهد به تصرف درآورید. آن را به ارث خواهید برد و در آن ساکن خواهید شد.
32. مواظب باشید به تمام قانونها و احکامیکه من امروز پیش شما میگذارم عمل کنید.
1. در آن وقت خداوند به من گفت دو لوح سنگی مانند اولیها بتراش و به حضور من به کوه بیا و صندوقی از چوب برای خود بساز.
2. تا کلماتی که روی لوحهای اول که شکستنی بود بر این لوحها بنویسم که آنها را در صندوق قرار دهی.
3. پس صندوقی از چوبهای اقاقیا ساختم و دو لوح سنگی مانند اولیها تراشیدم و در حالیکه آن دو لوح در دستم بود، به کوه برآمدم.
4. خداوند دهفرمان را روی آن لوحها طبق نوشتهی اولی و آنچه خداوند در روز آن اجتماع در آن کوه از میان آتش به شما گفته بود، نوشت و آن را به من داد.
5. برگشته از کوه پایین آمدم و آن لوحها را در آن صندوقی که ساخته بودم قرار دادم. پس همانطور که خداوند به من فرمان داد، آنجا باقی ماندند.
6. فرزندان ییسرائل (اسرائیل) از بِئِرُوت بِنی یَعَقان به مُسِرا کوچ کردند. آنجا اَهَرُون (هارون) درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد و اِلعازار پسرش به جای او به کِهانَت رسید.
7. از آنجا به گودگُود و از گودگُود به یوطواه، سرزمین رودهای آب کوچ نمودند.
8. در آن وقت خداوند سبط لِوی را برای حمل صندوق پیمان خداوند جدا کرد تا به حضور خداوند بایستند و او را خدمت کرده (و ییسرائل (اسرائیل)) را تا امروز به نام او برکت کنند.
9. به این جهت لِوی در میان برادرانش (در میان اسباط دیگر) سهم و زمین ملکی ندارد. همانطوریکه خداوند خالقت به او گفت نصیب او خداوند است.
10. و من مانند روزهای اول –چهل روز و چهل شب در آن کوه ماندم. این بار هم خداوند (تقاضای) مرا اجابت کرد. خداوند نخواست شما را فنا کند.
11. خداوند به من گفت: برخیز و برای کوچ کردن پیشاپیش این قوم برو تا بیایند و آن سرزمینی را که به پدرانشان سوگند یاد کردم به آنها بدهم، به ارث ببرند.
12. حال ای ییسرائل (اسرائیل)، خداوند خالقت از تو چه میخواهد؟ جز اینکه از خداوند خالقت ترس داشته باشی و در همهی راههایش گام برداری و او را دوست بداری و خداوند خالق خود را با تمام قلبت و با تمام جانت ستایش کنی ...
13. و فرمانهای خداوند و قانونهایی را که من امروز به صلاح تو، به تو فرمان میدهم رعایت نمایی.
14. اینک این آسمان و دیگر آسمانها، این زمین و هر چه در آن است از آن خداوند خالق تو است.
15. خداوند نسبت به پدران شما علاقهی مفرطی نشان میداد که آنها را دوست بدارد. پس بعد از ایشان نسل آنها یعنی شما را مانند امروز از بین تمام قومها انتخاب کرد.
16. بیعاطفگی را از خود دور نموده و دیگر گردنشقی نکنید.
17. زیرا خداوند خالق شما داور داوران و سرور سروران است. قادر بزرگ و دلیر و خوفناکی است که نه طرفداری میکند و نه رشوه میگیرد.
18. به حق یتیم و بیوهزن رسیدگی میکند و غریب را دوست میدارد تا به او خوراک و پوشاک بدهد.
19. نظر به اینکه در سرزمین مصر غریب بودید غریب را دوست بدارید.
20. از خداوند خالق خود ترس داشته او را ستایش کن و به او پیوسته باش (در صورت لزوم به امر دادگاه) به نام وی سوگند یاد کن.
21. او مایهی افتخار توست، او خداوند توست که این کارهای بزرگ و مهیب را که چشمانت مشاهده کرد برای تو انجام داد.
22. اجدادت به تعداد هفتاد نفر وارد مصر شدند و اکنون خداوند خالقت تو را مانند ستارگان آسمان فزونی داده است.
1. ای ییسرائل (اسرائیل) گوش فرادار: تو امروز از یردِن میگذری تا بیایی قومهای بزرگ و قویتر از خود و شهرهای بزرگی را که حصارهایشان سر به آسمان میساید به تصرف درآوری.
2. قومی بزرگ و بلند قد یعنی فرزندان عَناقیها (غولها) را تو میشناسی و دربارهی آنها شنیدهای: کیست که در برابر فرزندان عَناق (غول) مقاومت کند؟
3. امروز بدان که خداوند، خالق توست. او آتشی است سوزان که پیشاپیش تو میگذرد او نابودشان میکند و در برابر تو تسلیمشان میکند. همانگونه که خداوند به تو گفت زود آنها را بیرون رانده نابودشان کن.
4. هنگامیکه خداوند خالقت آنها را از پیش تو دفع کرد چنین مگو که خداوند به سبب عدالت من مرا آورد تا این سرزمین را به تصرف درآورم بلکه به سبب شرارت این قومهاست که خداوند آنها را از پیش تو میراند.
5. به سبب عدالت و پاکدلیت نیست که میایی سرزمین آنها را به تصرف درآوری بلکه به سبب شرارت این قومهاست که خداوند خالقت آنها را از پیش تو میراند و به خاطر وفا کردن به سوگندی است که برای پدرانت، اَوراهام (ابراهیم)، ییصحاق (اسحاق) و یعقُوو (یعقوب) یاد کرده است.
6. بدان، به سبب عدالت تو نیست که خداوند خالقت این سرزمین خوب را به تو میدهد که آن را به تصرف درآوری چونکه تو قومی، گردنشق هستی.
7. به یاد داشته باش فراموش نکن که خداوند خالقت را در بیابان خشمگین کردی. از همان روزی که از سرزمین مصر بیرون آمدی تا رسیدنتان به این محل در برابر خداوند نافرمان بودید.
8. و در حُورِو خداوند را خشمگین کردی و خداوند به شما غضب کرد تا شما را نابود کند.
9. هنگامی که از آن کوه بالا رفتم که لوحهای سنگی –لوحهای پیمانی را که خداوند با شما منعقد کرد بگیرم، چهل روز و چهل شب در آن کوه ماندم. غذا نخوردم و آب ننوشیدم.
10. خداوند آن دو لوح سنگی را که با قدرت خداوند نوشته شده بود، به من داد و روی آنها تمام آن سخنانیکه خداوند در آن کوه از میان آتش در روز آن اجتماع در برابر شما گفت (نوشته شده) بود.
11. در پایان چهل روز و چهل شب بود که خداوند آن دو لوح سنگی – لوحهای پیمان را، به من داد.
12. خداوند به من گفت: برخیز زود از اینجا پایین برو چونکه قومت که از مصر بیرون آوردی، فاسد شده است. فوراً از آن راهی که به آنها فرمان دادم دور شدند و برای خود بت ریختگی ساختند.
13. خداوند به من گفت: این قوم را ملاحظه کردم که اینک قومی گردنشق است.
14. مانع نشو تا نابودشان سازم و نامشان را از زیر آسمان محو کنم و تو را به قومی قویتر و افزونتر از او تبدیل نمایم.
15. در حالی که آن کوه در آتش افروخته و دو لوح پیمان روی دو دستهای من بود بازگشته و از کوه پایین آمدم.
16. مشاهده کردم که اینک به خداوند خالق خود خطا کردید. برای خودگوسالهی ریختگی درست نمودید. به زودی از آن راهی که خدا به شما سفارش کرده بود دور شدید.
17. دو لوح را گرفتم. از روی دو دستم انداخته آنها را جلو چشمان شما خرد کردم.
18. به خاطر تمام خطایی که شما مرتکب شده بودید و آن کار بد (گوسالهپرستی) را در نظرش انجام دادید تا عصبانیش کنید، مانند بار اول به حضور خداوند روی بر زمین نهادم. چهل روز و چهل شب غذا نخوردم و آب ننوشیدم.
19. زیرا از خشم و غضبی که خداوند بر شما کرد تا شما را نابود کند ترسیدم. خداوند این بار هم با من موافقت کرد.
20. خداوند نسبت به اَهَرُون (هارون) بسیار خشمگین شد (میخواست) نابودش کند. برای اَهَرُون هم در آنوقت دعا کردم.
21. نشانهی خطایتان را، یعنی آن گوسالهای را که ساخته بودید –گرفتم و آن را در آتش سوزاندم و آن را کوبیده خوب نرم کردم تا اینکه چون خاک نرم شد و گرد آنرا در رودی که از آن کوه سرازیر میشد ریختم.
22. و در تَوْعِرا و در مَسا و در قیوْرُوت هَتَئَوا، خداوند را غضبناک میکردید.
23. و موقعی که خداوند شما را از قادِشبَرنِیع فرستاده گفت: عازم شوید و آن سرزمینی را که به شما دادم به ارث ببرید، امر خداوند خالق خود را رد کردید و به او اعتماد نکرده و به حرفش گوش ندادید.
24. از روزی که من شما را شناختهام نسبت به خداوند نافرمان بودهاید.
25. چهل روز و چهل شبی که در حضور خداوند رو بر زمین نهاده بودم التماس کردم. چونکه قصد داشت شما را نابود کند.
26. به حضور خداوند استدعا نموده گفتم: خداوند خالق، قوم و نصیبت را که با بزرگواری خود بازخریدی و با قدرتی قوی از مصر بیرون آوردی، فنا نکن.
27. بندگانت اَوراهام (ابراهیم)، ییصحاق (اسحاق) و یعقُوو (یعقوب) را به یاد داشته باش و به لجاجت این قوم و به شرارت و خطایش نگاه نکن.
28. مبادا (مردم) آن سرزمینی که ما را از آنجا بیرون آوردی بگویند که چون خداوند توانایی نداشت آنان را به آن سرزمینی که به آنها گفته بود وارد کند، و از آنجایی که با آنها دشمنی داشت، بیرونشان آورد تا آنها را در این بیابان بکشد.
29. لیکن آنها قوم و نصیب تو هستند که با نیروی بزرگ و بازوی افراشتهات (از مصر) بیرون آوردی.
1. مواظب باشید هر فرمانی را که من امروز به شما میدهم، انجام دهید تا اینکه زنده مانده افزون شوید و بیایید آن سرزمینی را که خداوند (دربارهی آن) به پدران شما سوگند یاد کرد به تصرف درآورید.
2. تمام راهی را که در بیابان خداوند خالقت تو را در این چهل سال رهبری نمود به یاد آور. برای این بود که تو را رنج داده بیازماید و بداند در قلب تو چیست؟ و آیا فرمانش را رعایت میکنی یا نه؟
3. تو را رنج داد و گرسنه گذاشت. «مان» را که نمیشناختی و پدرانت نمیشناختند به تو خورانید تا اینکه به تو بفهماند که آدمی تنها به وسیلهی غذا زنده نمیماند بلکه به خاطر هر امری که (برای زنده ماندن کسی) از سوی خداوند صادر شده است زنده میماند.
4. اینک چهل سال است لباس تو در برت فرسوده نشد و پایت آماس نکرد.
5. پس با شعورت تشخیص بده همانطوری که کسی فرزندش را تأدیب میکند خداوند خالقت تو را تأدیب مینماید.
6. پس دستورات خداوند خالقت را مراعات نما تا در راههایش گام نهی و از او ترس داشته باشی.
7. هنگامیکه خداوند خالقت تو را به سرزمین خوبی بیاورد –سرزمین رودهای آب، که چشمهها و سیلابهایش از درهها و کوهها بیرون میآیند ...
8. سرزمین گندم و جو و تاک و انجیر و انار –سرزمین زیتون پر روغن و شهد (خرما) ...
9. سرزمینی که در آن در حال فقر، امرار معاش نکنی، چیزی در آن کسر نداشته باشی، سرزمینی که از سنگهایش آهن و از کوهستانهایش مس استخراج کنی ...
10. میخوری و سیر میشوی، خداوند خالق خود را به خاطر آن سرزمین خوبی که به تو داده سپاس بگو.
11. مواظب خود باش مبادا خداوند خالق خود را فراموش کنی و فرمانها و احکام و قانونهایش را که من امروز به تو امر میکنم مراعات نکنی ...
12. مبادا بخوری و سیر شوی، خانههای خوب بسازی و بنشینی ...
13. رمه و گلهات افزون شود، نقره و طلایت زیاد گشته، آنچه داری افزون گردد.
14. آنگاه دلت مغرور شود و خداوند خالق خود را که تو را از سرزمین مصر و از خانهی غلامی بیرون آورد فراموش کنی ...
15. تو را در بیابان بزرگ و خوفناکی که جای مار، مار سمی و عقرب میباشد و خشک و بیآب است رهبری میکند، برای تو از سنگ خارا آب بیرون میکشد ...
16. در بیابان، «مان» را که پدرانت نمیشناختند به تو میخوراند. برای اینکه تو را رنج داده بیازماید تا تو را عاقبت به خیر گرداند.
17. (مبادا) در دلت بگویی این نیرو و قوت دستم بود که این توانگری را برای من به وجود آورد.
18. بلکه خداوند خالق خود را به یاد داشته باش، زیرا اوست که به تو نیرو میدهد تا توانایی حاصل کنی تا چنانکه امروز میبینی به پیمان خود که برای پدرانت سوگند یاد کرده است وفا کند.
19. امروز به شما اخطار کردم که چنین مقرر است که اگر خداوند خالق خود را فراموش کنی و به دنبال دیگر معبودان رفته و آنها را ستایش نمایی و به آنها سجده کنی حتماً آواره میشوید.
20. در نتیجهی عدم اطاعتتان از سخن خداوند خالق خود، مانند قومهایی که خداوند از پیش شما نابود میکند، در به در خواهید شد.
1. هنگامیکه خداوند خالقت تو را به آن سرزمینی که به آنجا وارد میشوی تا آن را متصرف شوی بُرد و قومهای بسیاری یعنی: حیتی، گیرگاشی، اِمُوری، کِنَعَنی (کنعانی)، پِریزی، حیوی و یووسی، همان هفت قومی را که پرجمعیتتر و نیرومندتر از تو هستند از پیش تو راند ...
2. و خداوند خالق تو آنها را به تو تسلیم نمود تا آنها را مغلوب نمایی، آنها را حتماً قتل عام کن، با آنها پیمان نبند و به آنها ترحم نکن.
3. با آنها ازدواج نکن دخترت را به پسرش نده و دخترش را برای پسرت نگیر.
4. چونکه پسرت را از پیروی از من منحرف خواهد کرد و دیگر معبودان را ستایش خواهند نمود. پس خشم خداوند بر شما افروخته خواهد شد و تو را به زودی نابود خواهد ساخت.
5. بلکه با آنها اینچنین عمل کنید. قربانگاههای آنها را ویران نموده ستونهای جای پرستش آنها را خرد کنید و درختهای مورد پرستش آنها را بشکنید و بتهای آنها را با آتش بسوزانید.
6. زیرا تو برای خداوند خالق خود قوم مقدسی هستی. خداوند خالقت تو را انتخاب کرد تا در میان تمام قومهای روی زمین برای وی قومی نخبه باشی.
7. خداوند نه به خاطر زیادتر بودن شما از قومهای دیگر به شما زیاد علاقمند شد و شما را انتخاب کرد، زیرا شما از تمام قومها کمجمعیتترید.
8. بلکه بهخاطر محبت خداوند به شما و به خاطر رعایت سوگندی که برای پدران شما یاد کرده است خداوند شما را با قدرتی قوی بیرون آورد و تو را از دست پَرعُوه (فرعون) پادشاه مصر از خانهی بردگی بازخرید.
9. پس بدان که خداوند خالق تو، خداست. قادری است وفادار که پیمان و احسانش را نسبت به دوستدارانش و کسانی که فرامینش را رعایت میکنند برای هزار نسل مراعات میکند.
10. و به هر یک از دشمنان خود (به پاس کار نیکی که احتمالاً انجام داده باشد) در زندگیش پاداش میدهد تا (در آخرت) نابودش سازد و نسبت به دشمنش تاخیر روا نمیدارد، در زندگیش به او پاداش میدهد.
11. پس فرمانها و قانونها و احکامی را که من امروز به تو میدهم رعایت کرده به آنها عمل نما.
پاراشای عِقِو
12. چنین مقرر است، در ازای اینکه به این احکام گوش داده و آنها را رعایت نمایی خداوند خالق تو پیمان و احسانی را که به پدرانت سوگند یاد کرد در حق تو مراعات خواهد نمود.
13. دوستت خواهد داشت و برکتت خواهد داد و افزونت خواهد گردانید. ثمرهی شکمت و میوهی زمینت، غله و شیره و روغنت – بچهی گاوهایت و گلهی گوسفندانت را روی زمینی که به پدرانت سوگند یاد کرد تا به تو بدهد، برکت خواهد داد.
14. از تمام قومها مبارکتر خواهی بود. در میان تو مرد و زن عقیم وجود نخواهد داشت و همینگونه در میان چارپایان تو.
15. خداوند هر گونه بیماری را از تو دور خواهد کرد و هیچیک از دردهای درمانناپذیر مصریان را که میشناسی، بر تو مستولی نخواهد نمود، بلکه آنها را به دشمنان تو خواهد داد.
16. تمام قومهایی را که خداوند خالقت به تو تسلیم میکند فنا ساز، نسبت به آنها چشمپوشی نکن. معبودانشان را پرستش ننما زیرا این برای تو دامی خواهد بود.
17. اگر با خود بگویی این قومها از من افزونترند، چگونه میتوانم آنها را بیرون کنم؟
18. از آنها ترس نداشته باش، آنچه را خداوند خالقت با پَرعُوه (فرعون) و با تمام مصریان عمل کرد به یاد آور.
19. یعنی تجربههای بزرگ و آیات و معجزات و قدرتی قوی و بازویی افراشته را که چشمانت مشاهده نمود که خداوند خالقت (به وسیلهی آنها) تو را بیرون آورد (به یاد آور). خداوند خالقت با همهی قومهاییکه تو از حضور آنها ترس داری چنین عمل خواهد نمود.
20. خداوند خالقت زنبورهای سرخ را به میان آنها روانه خواهد نمود تا بازماندگان آنها و پنهان شدگانشان را از پیش تو نابود سازد.
21. از آنها نهراس زیرا خداوند خالقت که قادری بزرگ و مهیب است در میان توست.
22. خداوند خالقت این قومها را به تدریج از پیش تو میراند. نباید آنها را زود فنا نمایی مبادا که حیوانات صحرا علیه تو بسیار شوند.
23. خداوند خالقت آنها را در برابر تو تسلیم میکند و تا نابودیشان آنها را فوقالعاده آشفته میگرداند.
24. پادشاهان آنها را به دست تو تسلیم خواهند کرد تا نامشان را از زیر آسمان محو سازی. کسی را در برابر تو یارای مقاومت نخواهد بود تا آنکه آنها را نابود گردانی.
25. پیکرههای معبودانشان را با آتش بسوزانید. آرزو نکن که نقره و طلایی را که بر آنهاست برای خود برداری. مبادا با آن به دام افتی، چونکه (این عمل) در نظر خداوند خالقت ناپسند است.
26. و چیز ناپسند را وارد خانهی خود نکن تا مثل آن (چیز) تحریم نگردی. از آن نهایت نفرت را داشته و کاملاً آن را زشت بدان چونکه حرام است.